مافیای من (پارت ۵)
ا/ت ویو
لباسا رو که خریدم دیدم بیشتر از ۱۰ تا برام لباس خریده منم خجالت کشیدم چند تا دیگه برداشتم ببرم حساب کنن
با مافیا ها رفتیم قهوه خونه من شیک توت فرنگی سفارش دادم بقیه هم خودتون میدونین🍷
رفتیم به عمارت اونا هم اومدن
هر کدوم یه اتاق مخصوص داشتن
توی پشتبوم بود
که انگار بالاش شیشه بود خییییلیییی
بزرگ بود
خوابیدیم
بعد صبح رفتیم
صبحونه بیرون سلف سرویس خوردیم
بعد رفتیم پیش همه ی مافیا ها
یه اتاق بزرگ بود تاریک با یه
لامپ بالای وسط میز
اونجا برای من چند تا صندلی بود چند تا
قربانی هم بسته بودن میخواستن بکشنشون😔
چند تا دختر هم نشسته بودن کنار من
ولی با یه پیرهن خیلی کوتاه بایه تاپ🩱
اون آدما یعنی قربانی ها رو کشتن
صحنه دلخراشی بود
بعد سوار ماشین شدیم بریم سمت
عمارت
_ چرا اون آدما رو کشتن؟؟؟
+ چون برای هر دیدار از نصف تعداد نفرات آدم میکشن
_ آدما رو از کجا میارن؟؟؟
+ از بار از کوچه خیابونننن و۰۰۰۰
_ متوجه شدم
لباسا رو که خریدم دیدم بیشتر از ۱۰ تا برام لباس خریده منم خجالت کشیدم چند تا دیگه برداشتم ببرم حساب کنن
با مافیا ها رفتیم قهوه خونه من شیک توت فرنگی سفارش دادم بقیه هم خودتون میدونین🍷
رفتیم به عمارت اونا هم اومدن
هر کدوم یه اتاق مخصوص داشتن
توی پشتبوم بود
که انگار بالاش شیشه بود خییییلیییی
بزرگ بود
خوابیدیم
بعد صبح رفتیم
صبحونه بیرون سلف سرویس خوردیم
بعد رفتیم پیش همه ی مافیا ها
یه اتاق بزرگ بود تاریک با یه
لامپ بالای وسط میز
اونجا برای من چند تا صندلی بود چند تا
قربانی هم بسته بودن میخواستن بکشنشون😔
چند تا دختر هم نشسته بودن کنار من
ولی با یه پیرهن خیلی کوتاه بایه تاپ🩱
اون آدما یعنی قربانی ها رو کشتن
صحنه دلخراشی بود
بعد سوار ماشین شدیم بریم سمت
عمارت
_ چرا اون آدما رو کشتن؟؟؟
+ چون برای هر دیدار از نصف تعداد نفرات آدم میکشن
_ آدما رو از کجا میارن؟؟؟
+ از بار از کوچه خیابونننن و۰۰۰۰
_ متوجه شدم
- ۱.۶k
- ۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط